جدول جو
جدول جو

معنی ناخشنود شدن - جستجوی لغت در جدول جو

ناخشنود شدن
(رَ بَ کَ / کِ دَ)
سخط. (دهار) (تاج المصادر بیهقی). ناراضی شدن. خشمگین شدن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ رَ نَ / نِ تَ)
راضی شدن. رضوان. (یادداشت بخط مؤلف). ترضّی. (از زوزنی) : تراضی، از یکدیگر خشنود شدن. (زوزنی) ، قانع شدن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خوشحال شدن، راضی شدن، قانع شدن، خرسند شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
لإزعاجٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
Disgruntle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
contrarier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
disgustar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
使不快
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
desagradar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
ناخوش کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
ทำให้ไม่พอใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
membuat kesal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
להרגיז
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
不快にさせる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
불쾌하게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
kukeresha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
zirytować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
hoşnutsuz etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
नाराज़ करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
scontentare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
verärgern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
засмучувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
расстроить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناخشنود کردن
تصویر ناخشنود کردن
বিরক্ত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی